هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساسات خود در بهار جوانی می‌گوید، از بی‌قراری و بی‌تعلقی خود سخن می‌راند و از جدایی دردناک از خود و دیگران یاد می‌کند. همچنین، به رویایی اشاره می‌کند که تشنگی او را برطرف نکرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

گزیدهٔ غزل ۴۶۶

چو غنچه تا، دل بستم ای بهار جوانی
به هیچ جا ننشستم که جامه‌ای ندریدم

اگر به تیغ سیاست مرا جداکنی از خود
ز تو برید نیارم ولی زخویش بریدم

به عین بی‌هوشیم رخ نمود و گفت که چونی
چه تشنگی برد آبی که من به خواب بدیدم
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۴۶۵
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۴۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.