هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلبستگی به معشوق (بهار جوانی) سخن میگوید و بیان میکند که با وجود رنجها و جداییها، همچنان وفادار است. همچنین اشارهای به خواب و رویا دارد که در آن تشنگی را با آب رؤیایی برطرف کرده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین استفاده از استعارههای شعری ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامفهوم باشد.
گزیدهٔ غزل ۴۶۷
چو غنچه تا بتو دل بستم ای بهار جوانی
بهیچ جا ننشستم که جامهای ندریدم
اگر به تیغ سیاست مرا جدا کنی از خود
زتو برید نیارم ولی زخویش بریدم
بعین بیهوشیم رخ نمود و گفت که چونی
چه تشنگی برد آبی که من بخواب بدیدم
بهیچ جا ننشستم که جامهای ندریدم
اگر به تیغ سیاست مرا جدا کنی از خود
زتو برید نیارم ولی زخویش بریدم
بعین بیهوشیم رخ نمود و گفت که چونی
چه تشنگی برد آبی که من بخواب بدیدم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۴۶۶
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۴۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.