هوش مصنوعی:
شاعر از معشوق خود میخواهد که کنارش بنشیند تا از عشق او شادمانی کند. او بیان میکند که حتی پس از مرگ نیز با شنیدن صدای معشوق، از خاک برخواهد خاست.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارههای ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
گزیدهٔ غزل ۴۸۳
یک زمان پیش من ای جان و جهانم بنشین
تا بدان خوشدلی از جان و جهان برخیزم
گفتیم باز من و باز سر جان برخیز
از تو نتوانم و لیک از سرجان برخیزم
از پس مرگ اگر بر سر خاکم گذری
بانگ پایت شنوم نعره زنان برخیزم
تا بدان خوشدلی از جان و جهان برخیزم
گفتیم باز من و باز سر جان برخیز
از تو نتوانم و لیک از سرجان برخیزم
از پس مرگ اگر بر سر خاکم گذری
بانگ پایت شنوم نعره زنان برخیزم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۴۸۲
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۴۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.