هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و وفاداری سخن میگوید و از درد هجران و جدایی شکایت میکند. شاعر از عشق به معشوق و تأثیرات آن بر دل و جان خود میگوید و از این که چرا معشوق او را رنج میدهد، سوال میپرسد.
رده سنی:
16+
این متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایینتر چالشبرانگیز باشد.
غزل شمارهٔ ۵۰
ای بِگِرفته از وَفا گوشه، کَرانْ چرا؟ چرا؟
بر منِ خَسته کردهیی رویْ گِرانْ چرا؟ چرا؟
بر دِل من که جایِ توست، کارگَهِ وَفایِ تست
هر نَفَسی هَمیزَنی، زَخمِ سِنانْ چرا؟ چرا؟
گوهرِ نو به گوهری، بُرد سَبَق زِ مُشتری
جان وجهان هَمیبَری جان و جهانْ چرا؟ چرا؟
چَشمهٔ خِضْر وکوثری، زابِ حیاتْ خوشتری
ز آتشِ هَجرِ تو مَنَم خُشک دهانْ چرا؟ چرا؟
مِهرِ تو جان نَهان بُوَد، مُهرِ تو بینشان بُوِد
در دِل من زِ بَهرِ تو نَقش و نشانْ چرا؟ چرا؟
گفت که جانِ جانْ مَنَم، دیدنِ جانْ طَمَع مَکُن
ای بِنِموده رویِ تو صورتِ جانْ چرا؟ چرا؟
ای تو به نورْ مُستّقِل، وِیْ زِ تو اَخْتَرانْ خَجِل
بَس دودلی میانِ دلْ زَ ابْرِ گُمانْ چرا؟ چرا؟
بر منِ خَسته کردهیی رویْ گِرانْ چرا؟ چرا؟
بر دِل من که جایِ توست، کارگَهِ وَفایِ تست
هر نَفَسی هَمیزَنی، زَخمِ سِنانْ چرا؟ چرا؟
گوهرِ نو به گوهری، بُرد سَبَق زِ مُشتری
جان وجهان هَمیبَری جان و جهانْ چرا؟ چرا؟
چَشمهٔ خِضْر وکوثری، زابِ حیاتْ خوشتری
ز آتشِ هَجرِ تو مَنَم خُشک دهانْ چرا؟ چرا؟
مِهرِ تو جان نَهان بُوَد، مُهرِ تو بینشان بُوِد
در دِل من زِ بَهرِ تو نَقش و نشانْ چرا؟ چرا؟
گفت که جانِ جانْ مَنَم، دیدنِ جانْ طَمَع مَکُن
ای بِنِموده رویِ تو صورتِ جانْ چرا؟ چرا؟
ای تو به نورْ مُستّقِل، وِیْ زِ تو اَخْتَرانْ خَجِل
بَس دودلی میانِ دلْ زَ ابْرِ گُمانْ چرا؟ چرا؟
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
۱۱۸۰
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.