هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به مفاهیمی مانند عشق الهی، جستجوی حقیقت، و ارزش‌های معنوی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند آب حیات، دریای خدایی، و خورشید حقایق برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی استفاده می‌کند. همچنین، تأکید بر اهمیت عشق و وفاداری در مقابل عقل خشک و بی‌روح نیز از مضامین اصلی این شعر است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۷۷

آب حَیَوان باید، مَر روحْ فَزایی را
ماهی همه جان باید، دریایِ خدایی را

ویرانهٔ آب و گِل، چون مَسْکَنِ بوم آمد
این عَرصه کجا شاید، پَروازِ هُمایی را

صد چَشم شود حیران، در تابشِ این دولت
تو گوش مَکَش این سو، هر کورِ عَصایی را

گَر نَقدِ دُرُستی تو، چون مَستِ و قُراضه سْتی؟
آخِر تو چه پِنْداری، این گنجِ عَطایی را؟

دل تَنگ هَمی‌داند، کانجای که انصاف است
صد دل به فِدا باید، آن جانِ بَقایی را

دل نیست کَم از آهن، آهن نه که می‌داند
آن سنگ که پیدا شُد، پولادُربایی را

عقل از پِیِ عشق آمد، در عالَمِ خاکْ اَرْ نی
عقلی بِنمی‌باید، بی‌عَهْد و وَفایی را

خورشیدِ حَقایِق‌ها، شَمسُ اَلْحَقِ تبریز است
دلْ رویِ زمین بوسَد، آن جان سَمایی را
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.