هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند عشق، رقابت، درد و رنج، امید و ناامیدی، و مفاهیم عرفانی می‌پردازد. شاعر از هنر، گل، خرمن، آتش، و دیگر نمادها برای بیان احساسات و تفکرات خود استفاده کرده است. در نهایت، متن به مفاهیم عمیق انسانی و فلسفی اشاره دارد.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۴۴ - من نخواهد شد

رقیبت گر هنر هم دزدد از من من نخواهد شد
به گلخن گر چه گل هم بشکفد گلشن نخواهد شد

مگر با داس سیمین کشت زرین بدروی ورنه
به مشتی خوشه درهم کوفتن خرمن نخواهد شد

حجابی نیست در طور تجلی لیکن اینش هست
که محرم جز شبان وادی ایمن نخواهد شد

برو از هفت خط نوشان پای خم می میپرس
که هر دردی شراب ناب مرد افکن نخواهد شد

به آتشگاه حافظ رونق سوز و گداز ازماست
چراغ جاودانست این و بی روغن نخواهد شد

شبستانی که طوفانش دمید از رخنه و روزن
دو صد شمعش برافروزی یکی روشن نخواهد شد

تو کز گنجینه بیرون تاختی ترسم خرف باشی
که گوهر شاهد بازار یا برزن نخواهد شد

امید زندگی در سینه ها کشتن فغان دارد
امین باشی که هرگز مرگ بی شیون نخواهد شد

دمی چون کوره آتش چرا چون شمع نگدازم
عزیز من دل عاشق که از آهن نخواهد شد

گل از دامن فرو ریز و چو باد از این چمن بگذر
که جز خون دل آخر نقش این دامن نخواهد شد

دلی کو شهریارا دشمن جان دوست تر دارد
دریغ از دوستی با وی که جز دشمن نخواهد شد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳ - ستاره صبح
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵ - رؤیای جوانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.