۴۷۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۸

شاد آمدی ای مَهْ رو، ای شادیِ جانْ شاد آ
تا بود چُنین بودی، تا باد چُنان بادا

ای صورتِ هر شادی، اَنْدَر دلِ ما یادی
ای صورتِ عشقِ کُل، اَنْدَر دِل ما یاد آ

بیرون پَر از این طِفْلی ما را بِرَهان ای جان
از مِنَّتِ هر داد و وَزْ غُصّهٔ هر دادا

ما چَنگ زدیم از غَم، در یار و رُخانِ ما
ای دَفْ تو بِنال از دل، وِیْ نایْ به فریاد آ

ای دل تو که زیبایی، شیرین شو از آن خُسرو
وَرْ خُسروِ شیرینی، در عشقْ چو فرهاد آ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.