هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از محتشم کاشانی، بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و درد فراق است. شاعر از عشق به معشوق و تأثیرات آن بر دلهای عاشقان سخن میگوید و از سوزش دلها و اشتیاق بیپایان آنان مینالد. همچنین، اشارهای به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر بینندگان دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم انتزاعی و احساسی موجود در شعر نیاز به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری دارد.
شمارهٔ ۵۶
شده خلقت چو گریبان کش دلهای همه
چون روان بر سر کویت نبود پای همه
بر آتش که شده کوی تو جای همه کس
وای اگر بر دل گرم تو بود جای همه
آنچه در آینهٔ روی تو من میبینم
گر ببیند همهکس وای من و وای همه
آه من در صف عشاق به گردون شده آه
گر چنین دود کند آتش سودای همه
دامن خلعت لطف تو دراز آمده وای
اگر این جامه شود راست به بالای همه
چه شناسی تو ز اندوده مس قلب دلان
بر محک تا نزنی نقد تمنای همه
محتشم رفع گمان کن که بنا بر غرضی است
آن مه مملکت آشوب دلارای همه
چون روان بر سر کویت نبود پای همه
بر آتش که شده کوی تو جای همه کس
وای اگر بر دل گرم تو بود جای همه
آنچه در آینهٔ روی تو من میبینم
گر ببیند همهکس وای من و وای همه
آه من در صف عشاق به گردون شده آه
گر چنین دود کند آتش سودای همه
دامن خلعت لطف تو دراز آمده وای
اگر این جامه شود راست به بالای همه
چه شناسی تو ز اندوده مس قلب دلان
بر محک تا نزنی نقد تمنای همه
محتشم رفع گمان کن که بنا بر غرضی است
آن مه مملکت آشوب دلارای همه
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.