هوش مصنوعی:
این شعر از ناراحتی و سرخوردگی شاعر از بیغیرتی و بیتوجهی معشوق یا جامعه سخن میگوید. شاعر با استفاده از استعارهها و تصاویر شعری مانند 'بستر بیغیرتی'، 'کشور بیغیرتی' و 'خاکستر بیغیرتی'، احساسات خود را نسبت به فقدان غیرت و عزت بیان میکند. او همچنین به عشق و از خودگذشتگی اشاره دارد و در نهایت، از دست دادن هویت و ارزشها در اثر بیغیرتی را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم انتقادی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار باشد.
شمارهٔ ۵۷
دارم از دست تو بر سر افسر بیغیرتی
میبرم آخر سر خود با سر بیغیرتی
سر چو نقش بستر از جا برندارد هرکه او
همچو من پهلو نهد بر بستر بیغیرتی
از جبینم کوکبی میتابد و میخوانمش
بندهٔ داغ عشق و غیرت اختر بیغیرتی
هست در زیر نگینم کشوری عالی سواد
نام او در ملک غیرت کشور بیغیرتی
در ریاض وصل میبینم بری از حد برون
بر نهال عشق خود اما بر بیغیرتی
بشکنید ای دوستان دستم که تا بنشستهام
بر در غیرت زدم صد ره در بیغیرتی
شاه غیرت گو که بنهد همچو ملک بیملک
شهر دل را در میان لشگر بیغیرتی
ای دل آتشپارهای بودی تو در غیرت چرا
بر سر خود بیختی خاکستر بیغیرتی
یا مبر نام غزالان محتشم یا همچو من
نام دیوان غزل کن دفتر بیغیرتی
میبرم آخر سر خود با سر بیغیرتی
سر چو نقش بستر از جا برندارد هرکه او
همچو من پهلو نهد بر بستر بیغیرتی
از جبینم کوکبی میتابد و میخوانمش
بندهٔ داغ عشق و غیرت اختر بیغیرتی
هست در زیر نگینم کشوری عالی سواد
نام او در ملک غیرت کشور بیغیرتی
در ریاض وصل میبینم بری از حد برون
بر نهال عشق خود اما بر بیغیرتی
بشکنید ای دوستان دستم که تا بنشستهام
بر در غیرت زدم صد ره در بیغیرتی
شاه غیرت گو که بنهد همچو ملک بیملک
شهر دل را در میان لشگر بیغیرتی
ای دل آتشپارهای بودی تو در غیرت چرا
بر سر خود بیختی خاکستر بیغیرتی
یا مبر نام غزالان محتشم یا همچو من
نام دیوان غزل کن دفتر بیغیرتی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.