هوش مصنوعی: این متن به بیان اهمیت عشق و شوق درونی نسبت به ابزار و ظواهر دنیوی می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که حتی اگر تمام ابزارهای موسیقی از بین بروند، عشق درونی و شوق وصال مهم‌تر است. او تأکید می‌کند که لطف و ارزش واقعی در درون انسان نهفته است و ظواهر دنیوی در برابر عشق و معنویت بی‌ارزش هستند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۰

تو بِشْکَن چَنگِ ما را ای مُعَلّا
هزاران چَنگِ دیگر هست این جا

چو ما در چَنگِ عشق اَنْدَرفُتادیم
چه کَم آید بَرِ ما چَنگ و سُرنا

رَباب و چَنگِ عالَم گَر بِسوزَد
بَسی چَنگیّ پنهانی‌ست یارا

تَرَنگ و تَنْتَنَش رَفته به گردون
اگر چه نایَد آن در گوش صَمّا

چراغ و شمعِ عالَم گَر بمیرد
چه غَم، چون سنگ و آهن هست بَرجا

به رویِ بَحرْ خاشاک است اَغانی
نیاید گوهری بر رویِ دریا

وَلیکِن لُطفِ خاشاک از گُهَر دان
که عکسِ عکسِ بَرقِ اوست بَر ما

اَغانی جُمله فَرعِ شوقِ وَصلی ست
بَرابَر نیست فَرع و اَصلْ اصلا

دَهان بَربَند و بُگْشا روزَنِ دل
از آن رَه باش با اَرْواحْ گویا
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.