هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از نادانی و بیخردی خود در برابر خواجه که از تربیت روحالقدس برخوردار است، سخن میگوید. او اعتراف میکند که تحت تأثیر هوای نفس و غرور، راه اشتباهی را پیموده است. در مقابل، خواجه را به دلیل صبر و شکرگزاریش ستایش میکند و آرزو میکند که اگر از خوی سلیمانی او آگاه بود، مانند هدهد در برابر او سجده میکرد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عرفانی و اخلاقی عمیق است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار میباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و اشارات ادبی و عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.
شمارهٔ ۴۸
خواجه در غم من ار گفت که چون بیخردان
دین به دل کردهای اندر ره دنیا لابد
دیو در گوش هوا و هوسش میگوید
از پی کبر و کنی چون متنبی سد جد
من چه دانستم کز تربیت روحالقدس
در گذشتهست ز شادی و گذشته زا شد
کرده یک ذوق به راه احدی چون احمد
شکر چون کوه حرا صبری چو کوه احد
گر بدانستمی آن خوی سلیمانی او
پیش او سجده کنان آمدمی چون هدهد
دین به دل کردهای اندر ره دنیا لابد
دیو در گوش هوا و هوسش میگوید
از پی کبر و کنی چون متنبی سد جد
من چه دانستم کز تربیت روحالقدس
در گذشتهست ز شادی و گذشته زا شد
کرده یک ذوق به راه احدی چون احمد
شکر چون کوه حرا صبری چو کوه احد
گر بدانستمی آن خوی سلیمانی او
پیش او سجده کنان آمدمی چون هدهد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.