۳۳۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۶

به گرمای تموز از سرد سوزش
صد و پنجه مسافر خشک بفشرد

رهی رفت و غلام برده برده
زهی قسمت رهی و ژاله شاکرد

زه ای پستت بمانده ماه بهمن
زهی زنگی زن کیسه کج افسرد

ای شده خاک در تواضع و حلم
زیر پای که و مه و زن و مرد

آز ما گرسنه‌ست سیرش کن
کار را خاک سیر داند کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷ - در مدح مسعود سعد سلمان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.