۴۴۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۱۶

ای سَخت گرفته جادُوی را
شیری بِنِموده آهُوی را

از سِحْرِ تو اَحْوَل است دیده
در دیده نَهاده‌یی دُوی را

بِنْموده‌یی از تَرَنجْ آلو
کِی یافت تُرَنجْ آلُوی را

سِحْرِ تو نِمود بَرّه را گُرگ
بِنْموده زِ گندمیْ جوی را

مَنْشورِ بقا نموده سِحْرَت
طومارِ خیالِ مُنْطَوی را

پُر بادِ هدایت است ریشَش
از سِحْرِ تو، جاهلِ غَوی را

سوفَسطاییم کرد سِحْرَت
ای تُرک نِموده هِندُوی را

چون پَشّهِ نِموده وقتِ پیکار
پیلانِ تَهَمْتَنِ قوی را

تا جنگ کنند و راست آرَنْد
تَقدیر و قَضایِ مُستَوی را

سوفَسطایی مَشو، خَمُش کُن
بُگْشایْ زَبانِ مَعنوی را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.