۳۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۱

ای سنایی کسی به جد و به جهد
سر گری را سخن‌سرای کند

یا کسی در هوا به زور و به قهر
پشه را با شه یا همای کند

من چو چنگش به چنگ و طرفه‌تر آنک
او ز من ناله همچو نای کند

باز رفتن بر اشترست ولیک
نالهٔ بیهده درای کند

نه شکرخای نیست در عالم
که کسی یار چرم خای کند

لاجرم دل بسوخت گر او را
دل همی نام دلربای کند

کافر ار سوخته شود چه عجب
چون همی نام بت خدای کند

پس چو دون پروریست پیشهٔ او
ز چه رو او سوی تو رای کند

کانچه خلقان به زیر پای کنند
او همی بر کنار جای کند

کی سر صحبت سران دارد
آنکه پیوسته کار پای کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.