هوش مصنوعی: این شعر از سنایی بیانگر نگرانی‌های شاعر درباره نبودن فردی خاص (احتمالاً حامی یا دوست) و تأثیر آن بر موقعیت اجتماعی و سیاسی اوست. شاعر از تغییرات ناگهانی در تقدیر و قضای الهی سخن می‌گوید و ترس از دست دادن موقعیت خود در دیوان وزارت را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و سیاسی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات تاریخی و ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۹۱

ای بس که نباشی تو و ای بس که درین چرخ
بی تو زحل و زهره به حوت و حمل آید

هرچ آن تو طمع داری کاید ز کواکب
ویحک همه از حکم قضای ازل آید

روزی که به دیوان مثلا دیرتر آیی
ترسی که در اسباب وزارت خلل آید

گفته‌ست سنایی که ترا با همه تعظیم
ای بس که به دیوان وزارت بدل آید
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.