هوش مصنوعی: این متن عرفانی به موضوع رسیدن به حقیقت و فنا شدن در آن می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که کسی که به حقیقت مطلق دست یابد، از خود و صفاتش فانی می‌شود و به مقام والایی مانند پادشاهی جهان می‌رسد. با اشاره به شخصیت‌های مقدسی مانند عیسی، خلیل (ابراهیم) و محمد، تأکید می‌شود که فنا در نیستی و رسیدن به حقیقت، باعث معجزات و قدرت‌های فوق‌العاده می‌شود. سنایی نیز به عنوان کسی که این مسیر را طی کرده، معرفی می‌شود.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در این متن برای درک و تجزیه و تحلیل، به بلوغ فکری و آشنایی با مباحث عرفانی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات تخصصی و اشاره به مفاهیم انتزاعی مانند «فنا» و «حقیقت» ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۹۲

کسی را که سر حقیقت عیان شد
مجاز صفات وی از وی نهان شد

نشان آن بود بر وجود حقیقت
که نام وی از نیستی بی نشان شد

کسی کو چنین شد که من وصف کردم
یقین دان که او پادشاه جهان شد

ملک شد زمین و زمان را پس آنگه
چو عیسی که او ساکن آسمان شد

روان گشت فرمان او چون سنایی
مر او را که گفت او چنین شو چنان شد

خلیل از سر نیستی کرد دعوی
که سوزنده آتش برو بوستان شد

چو «ارنی» ست از نفس بر طور سینا
قدمگاه او جمله آب روان شد

نبینی که هر کو ز خود گشت فانی
قرین قضا گشت و صاحبقران شد

هم از نیستی بد که با خاک مشتی
محمد به جنگ سپاه گران شد

چو در نیستی زد دم چند عیسی
تن بی‌روان از دمش با روان شد

بسا کس که در نیستی کسب کردند
گمانها یقین شد یقینها گمان شد

کسی کو ز حل رموزست عاجز
بیان سنایی ورا ترجمان شد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.