۳۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶۹

تا کی اندر راه دین با نفس دمسازی کنی
بر در میدان این درگاه طنازی کنی

کوزه و ابریق برداری و راه کج روی
جامهٔ صدیق در پوشی و غمازی کنی

ور تو خواهی کز کمان شهوت و تیر نفاق
از سر انگشت دف زن ناوک‌اندازی کنی

نزد مغفرها ستور لنگ گردی و آنگهی
پیش معجرها حدیث از مرکب تازی کنی

چون به کنجی باز بنشینی و با یاران حدیث
از گل و گرمابه و از شانهٔ رازی کنی

رو به گرد خاکبازی گرد کین آن راه نیست
کاندرین ره با براق خلد خر تازی کنی

تا تو خود کی مرد آن باشی که خود را چون خلیل
در کف محنت چو گوی پهنهٔ غازی کنی

نیست سودای دفاع تو که در بازار صدق
با خس و خاشاک می‌خواهی که بزازی کنی

وقت آب و تخم کشتن گشته شیطان را قرین
وقت خرمن کوفتن با موسی انبازی کنی

مگذران در لهو و بازی عمر لیکن روز حشر
کیفر آن گاهی بری با حور عین بازی کنی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۰ - در مدح خواجه اسماعیل شنیزی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.