۳۵۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۷

کو مُطربِ عشقِ چُستِ دانا؟
کَزْ عشق زَنَد نه از تَقاضا

مُردم به امید و این ندیدم
در گور شدم بدین تَمَنّا

ای یارِ عزیز اگر تو دیدی
طُوْبی لَکَ یا حَبِیْبُ طُوْبی

وَرْ پنهان است او خَضِروار
تنها به کناره‌هایِ دریا

ای باد سَلامِ ما بِدو بَر
کَنْدَر دلِ ما ازوست غوغا

دانم که سَلام‌هایِ سوزان
آرَد به حَبیب، عاشقان را

عشقی‌ست دَوارِ چَرخ، نَزْ آب
عشقی‌ست مَسیرِ ماه، نَزْ پا

در ذِکْر به گَردش اَنْدَرآید
با آبِ دو دیده، چَرخِ جان‌ها

ذِکْراست کَمَنْدِ وَصلِ مَحبوب
خاموش که جوش کرد سودا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.