هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از بخشندگی بیکران خداوند سخن میگوید که مانند ابری سخاوتمند، نعمتهای خود را بر همه میباراند. سپس به تجربهٔ شخصی خود اشاره میکند که ابتدا مورد لطف قرار گرفت، اما در نهایت به دلیل ناشایستگی، آن موهبتها از او گرفته شد.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم انتزاعی و استعاری است که درک آنها به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی نیاز دارد.
شمارهٔ ۳۱ - وله ایضا
سپهر حوصله آن ابر دست دریا دل
که جیب و دامن پر زر به سایل افشاند
حساب بخشش او در جهان به خلق خدا
به غیر قادر دانا کسی نمیداند
در اولم یکی از قابلان لطف چو دید
به تحفه خواست مرا شرمسار گرداند
ولی در آخر کارم چو یافت ناقابل
به آن رسید که آنها که داده بستاند
که جیب و دامن پر زر به سایل افشاند
حساب بخشش او در جهان به خلق خدا
به غیر قادر دانا کسی نمیداند
در اولم یکی از قابلان لطف چو دید
به تحفه خواست مرا شرمسار گرداند
ولی در آخر کارم چو یافت ناقابل
به آن رسید که آنها که داده بستاند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰ - در تقاضای صله فرماید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.