هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به مفاهیم فلسفی و عرفانی میپردازد. شاعر از تضادها و تناقضهای زندگی سخن میگوید و سوالاتی درباره ماهیت وجود، رابطه بین جسم و جان، و ارزشهای معنوی مطرح میکند. او از خواننده میخواهد که به جایگاه خود در جهان و رابطهاش با خداوند و دیگران فکر کند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان زیر 16 سال قابل درک نباشد. این مفاهیم نیاز به تجربه و تفکر بیشتری دارند که معمولاً در سنین بالاتر به دست میآید.
غزل شمارهٔ ۱۳۷
با چُنین شمشیرِ دولت، تو زَبون مانی چرا؟
گوهری باشیّ و از سَنگی فرومانی چرا؟
میکَشَد هَر کَرکَسی اَجْزات را هر جانبی
چون نه مُرداری تو، بَلْکه بازِ جانانی چرا؟
دیدهاَت را چون نَظَر از دیدهٔ باقی رَسید
دیدهاَت شَرمین شود از دیدهٔ فانی چرا؟
آن که او را کَس به نَسیه و نَقْد نَستانَد به خاک
این چُنین بیشی کُند بر نَقْدهٔ کانی چرا؟
آن سِیَه جانی که کُفر از جانِ تَلْخَش نَنگ داشت
زَهْر ریزَد بر تو و تو شَهْدِ ایمانی چرا؟
تو چُنین لَرزانِ او باشیّ و او سایهیْ تو است
آخِر او نَقشیست جسمانیّ و تو جانی چرا؟
او همه عیبِ تو گیرد تا بپوشد عیبِ خود
تو بَرو از غَیبْ جان ریزیّ و میدانی چرا؟
چون دَرو هستی بِبینی، گویی آن من نیستم
دَعویِ او چون نبینی، گوییاَش آنی چرا؟
خَشمِ یارانْ فَرع باشد، اصل شان عشقِ نُوَست
از برایِ خشمِ فَرعی، اصل را رانی چرا؟
شَهْ به حَق چون شَمسِ تبریزیست ثانی نیستَش
ناحَقی را اصل گویی، شاه را ثانی چرا؟
گوهری باشیّ و از سَنگی فرومانی چرا؟
میکَشَد هَر کَرکَسی اَجْزات را هر جانبی
چون نه مُرداری تو، بَلْکه بازِ جانانی چرا؟
دیدهاَت را چون نَظَر از دیدهٔ باقی رَسید
دیدهاَت شَرمین شود از دیدهٔ فانی چرا؟
آن که او را کَس به نَسیه و نَقْد نَستانَد به خاک
این چُنین بیشی کُند بر نَقْدهٔ کانی چرا؟
آن سِیَه جانی که کُفر از جانِ تَلْخَش نَنگ داشت
زَهْر ریزَد بر تو و تو شَهْدِ ایمانی چرا؟
تو چُنین لَرزانِ او باشیّ و او سایهیْ تو است
آخِر او نَقشیست جسمانیّ و تو جانی چرا؟
او همه عیبِ تو گیرد تا بپوشد عیبِ خود
تو بَرو از غَیبْ جان ریزیّ و میدانی چرا؟
چون دَرو هستی بِبینی، گویی آن من نیستم
دَعویِ او چون نبینی، گوییاَش آنی چرا؟
خَشمِ یارانْ فَرع باشد، اصل شان عشقِ نُوَست
از برایِ خشمِ فَرعی، اصل را رانی چرا؟
شَهْ به حَق چون شَمسِ تبریزیست ثانی نیستَش
ناحَقی را اصل گویی، شاه را ثانی چرا؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
۱۳۰۸
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.