هوش مصنوعی: شاعر در این متن از آصفی (احتمالاً یک حاکم یا شخصیت قدرتمند) تمجید می‌کند و او را پناهگاه و ملجأ عالم می‌داند. سپس از نیاز خود به کمک (جو و کاه برای استرش) سخن می‌گوید و درخواست می‌کند که یا مانند حکام گذشته به او کمک کند یا این‌که او را از شر این بلای سیاه (احتمالاً فقر یا گرسنگی) نجات دهد. در غیر این صورت، تهدید می‌کند که مانند برق خرمن‌سوز، خود را نابود خواهد کرد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم پیچیده‌ای مانند تمجید از حاکمان، درخواست کمک با زبان شاعرانه، و تهدید به خودکشی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های سنگین مانند «بلای سیاه» و «برق خرمن‌سوز» نیاز به درک ادبی بالاتری دارد.

شمارهٔ ۱۰۲ - قطعه

ای مهین آصفی که عالم را
آستان تو ملجاء است و پناه

وی گزین سروری که بر کرمت
راستان دو عالمند گواه

وزرای دگر که داشته‌اند
عزت و شان خود به جود نگاه

چون ازیشان چو شاعران دگر
همت من نبوده احسان خواه

جو و کاهی برای استر من
می‌فرستاده‌اند بی‌اکراه

تو که از لطف خالق رازق
بر همه فایقی به حشمت و جاه

یا چو حکام سابق از احسان
بفرست از برای او جو و کاه

یا برای ملازمان دگر
بستان از من این بلای سیاه

ورنه مانند برق خرمن‌سوز
سر به صحراش میدهم ناگاه

کز تف شعله‌های آتش جوع
نگذراد درین حدود گیاه
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.