هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق نافرجام و درد دل خود می‌گوید. او بیان می‌کند که عشقش به کسی که سنگدل است، باعث رنج و اشک او شده است. شاعر از آزمون دل خسته شده و احساس می‌کند که دلش مانند پیله‌ای است که خود را در کفن پیچیده است. او از این که عشقش باعث نابودی خودش شده، اظهار تأسف می‌کند و در پایان می‌پرسد که این دل دیگر از خاقانی چه می‌خواهد، جز اینکه او را با محنت بیازماید.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و روانشناختی مانند عشق نافرجام، رنج و نابودی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۷

دروغ است آنکه گوید این که در سنگ
فروغ خور عقیق اندر یمن ساخت

دل او هست سنگین پس چه معنی
که عشق او عقیق از اشک من ساخت

من از دل آزمائی دست شستم
که او در زلف آن دلبر وطن ساخت

به کرم پیله می‌ماند دل من
که خود را هم به فعل خود کفن ساخت

کنون دل انده دل می‌خورد زانک
هلاک خویشتن هم خویشتن ساخت

ز خاقانی چه خواهد دیگر این دل
جز آن کورا به محنت ممتحن ساخت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶ - در مرثیهٔ وحید الدین عموی خود
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸ - در مدح جمال الانام حسام الدین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.