هوش مصنوعی: شاعر از گذر سریع عمر و بی‌ثمری آن ابراز تاسف می‌کند. او از دست دادن تنها فرزندش، یک پسر، را به عنوان ذخیره عمر خود یاد می‌کورد. سپس از تولد دختری که بعد از پسرش به دنیا آمده و غم عمیقی که برایش به همراه آورده، سخن می‌گوید. دخترش نیز پس از دیدن اندوه پدر، به شیوه صوفیانه سه روز عزاداری می‌کند و سپس می‌گذرد.
رده سنی: 18+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی درباره مرگ، گذر عمر و اندوه است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی پیچیده، فهم آن را برای سنین پایین‌تر سخت می‌کند.

شمارهٔ ۸۷ - در رثاء پسر خود رشید الدین و وفات دختر

دریغ میوهٔ عمرم رشید کز سر پای
به بیست سال برآمد به یک نفس بگذشت

مرا ذخیزه همین یک رشید بود از عمر
نتیجهٔ شب و روزی که در هوس بگذشت

چو دخترم آمدم از بعد این چنین پسری
سرشک چشم من از چشمهٔ ارس بگذشت

مرا به زادن دختر غمی رسید که آن
نه بر دل من و نی بر ضمیر کس بگذشت

چو دختر انده من دید سخت صوفی‌وار
سه روز عدهٔ عالم بداشت پس بگذشت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶ - در بحث با معطل
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸ - در مدح شروان شاه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.