هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به ستایش و تمجید از یک پادشاه قدرتمند (شاه اخستان) میپردازد. در آن، از گذشت زمان و تغییرات مثبتی که تحت حکومت این شاه رخ داده، سخن گفته میشود. همچنین، به پیروزیهای او بر دشمنان و برتریهایش نسبت به دیگر حکمرانان اشاره شده است. مفاهیمی مانند عدالت، قدرت، و شکوه در این شعر به چشم میخورد.
رده سنی:
16+
این متن به دلیل استفاده از واژگان و مفاهیم پیچیدهٔ ادبی، تاریخی، و اسطورهای، برای مخاطبان جوان و بزرگسال مناسب است. درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک و زمینههای فرهنگی و تاریخی دارد.
شمارهٔ ۸۸ - در مدح شروان شاه
هان ای زمانه دولت شاه اخستان نگر
کافاق را ز روستم زال درگذشت
آمد همای رایت شاهنشهی پدید
وز کرکس فلک ز پر و بال درگذشت
نعل سمند و افسر شروان شهان به قدر
از تاج قیصر و سر چیپال درگذشت
جان میکند نثار منوچهر از بهشت
بر شاه اخستان که ز امثال درگذشت
گر شابران بهشت ارم شد به عهد او
شروان به فرش از حرم امسال درگذشت
مهر شرف به صفهٔ شاه اخستان رسید
صفه ز هفت چرخ کهن سال درگذشت
آواز کوس عرش ز ایوان اخستان
بر آسمان ز دعوت ابدال درگذشت
جان عدو که بود ز سهمش نهفته حال
شد باز هفت دوزخ و در حال درگذشت
مسکین عدو که فال میزد به روز تنگ
روزش به آخر آمد و از فال درگذشت
تا شیر مرغزاری نصرت کمین گشاد
چاره ز دست روبه محتال درگذشت
اسکندر آمد و در یاجوج درگرفت
عیسی رسید و نوبت دجال درگذشت
کافاق را ز روستم زال درگذشت
آمد همای رایت شاهنشهی پدید
وز کرکس فلک ز پر و بال درگذشت
نعل سمند و افسر شروان شهان به قدر
از تاج قیصر و سر چیپال درگذشت
جان میکند نثار منوچهر از بهشت
بر شاه اخستان که ز امثال درگذشت
گر شابران بهشت ارم شد به عهد او
شروان به فرش از حرم امسال درگذشت
مهر شرف به صفهٔ شاه اخستان رسید
صفه ز هفت چرخ کهن سال درگذشت
آواز کوس عرش ز ایوان اخستان
بر آسمان ز دعوت ابدال درگذشت
جان عدو که بود ز سهمش نهفته حال
شد باز هفت دوزخ و در حال درگذشت
مسکین عدو که فال میزد به روز تنگ
روزش به آخر آمد و از فال درگذشت
تا شیر مرغزاری نصرت کمین گشاد
چاره ز دست روبه محتال درگذشت
اسکندر آمد و در یاجوج درگرفت
عیسی رسید و نوبت دجال درگذشت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷ - در رثاء پسر خود رشید الدین و وفات دختر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.