هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر جهان سخن می‌گوید. او از معشوق می‌خواهد که بار دیگر خود را نشان دهد تا عاشقان را شیدا کند و جهان را دگرگون سازد. شاعر از تأثیرات شگفت‌انگیز معشوق بر طبیعت و انسان‌ها سخن می‌گوید و زیبایی او را با عناصر طبیعی مانند ماه و آسمان مقایسه می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۱

چون نِمایی آن رُخِ گُلْرَنگ را
از طَرَب در چَرخ آری، سنگ را

بارِ دیگر سَر بُرون کُن از حِجاب
از برایِ عاشقانِ دَنگ را

تا که دانش گُم کُند مَر راه را
تا که عاقل بِشْکَنَد فَرهنگ را

تا که آب از عَکسِ تو گوهر شود
تا که آتش واهِلَد مَر جنگ را

من نخواهم ماه را با حُسنِ تو
وان دو سه قِنْدیلَکِ آوَنگ را

من نگویم آیِنِه با رویِ تو
آسْمانِ کُهنهْ پُر زَنگ را

دَردَمیدی، وافَریدی باز تو
شکلِ دیگر این جهانِ تَنگ را

در هوایِ چَشمِ چون مِرّیخِ او
ساز دِهْ ای زُهره باز آن چَنگ را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.