هوش مصنوعی:
این شعر از خاقانی شروانی، شاعر بزرگ فارسی، خطاب به خودش است. او در این ابیات به خود توصیه میکند که مانند مسیح دمنده (زندهکننده) باشد و از دنیای فانی دوری کند. شاعر تأکید میکند که به جای تکیه بر مردم و یاران دنیوی، به خداوند پناه ببرد، زیرا دنیا فریبنده است و انسانها ممکن است مانند مار و کژدم آسیبزننده باشند. همچنین، او از خود میخواهد که مانند شیر شجاع باشد و نه مانند کودک یا سگ ضعیف رفتار کند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مضامین عمیق عرفانی و اخلاقی است و درک کامل آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از مفاهیم انتقادی و تلخ دربارهٔ دنیا و انسانها ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۳۴۱
خاقانیا! مسیح دما! زین خراس دهر
نانت جوین چراست سخنهات گندمی
مردی، چرا شوی به در عامه طفلوار
شیری، چرا کنی ز سر لابه سگ دمی
درگاه حق شناس که دنیا ز پس دود
بشنو ندای حق سوی دنیا که اخدمی
مردم مجوی و یار مخواه از جهان که هست
یاری و مردمی همه ماری و کژدمی
چون هر دو میم مردمه در خط کاتبان
کو راست هر دو مردمهٔ چشم مردمی
نانت جوین چراست سخنهات گندمی
مردی، چرا شوی به در عامه طفلوار
شیری، چرا کنی ز سر لابه سگ دمی
درگاه حق شناس که دنیا ز پس دود
بشنو ندای حق سوی دنیا که اخدمی
مردم مجوی و یار مخواه از جهان که هست
یاری و مردمی همه ماری و کژدمی
چون هر دو میم مردمه در خط کاتبان
کو راست هر دو مردمهٔ چشم مردمی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۰ - در مرثیهٔ اسپهبد کیالواشیر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.