هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که به توصیف رقص و حرکت در عالم هستی میپردازد. شاعر از رقص زلف، جانهای صوفیان، خورشید، ماه و ستارگان سخن میگوید و از لطف و موسیقی الهی که جهان را به حرکت درمیآورد، صحبت میکند. همچنین، به زیباییهای طبیعت و ارتباط آن با عرفان اشاره میشود.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۹۶
در جُنْبِشْ اَنْدَرآوَر، زُلْفِ عَبِرفَشان را
در رَقص اَنْدَرآوَر، جانهایِ صوفیان را
خورشید و ماه و اَخْتَر، رَقصان به گِردِ چَنْبَر
ما در میانِ رَقصیم، رَقصان کُن آن میان را
لُطفِ تو مُطربانه، از کمترین تَرانه
در چَرخ اَنْدَرآرَد، صوفیِّ آسْمان را
بادِ بهار پویان، آید تَرانه گویان
خندان کُند جهان را، خیزان کُند خَزان را
بَس مارْ یار گردد، گُلْ جُفتِ خار گردد
وَقتِ نِثار گردد، مَر شاهِ بوستان را
هر دَم زِ باغ بویی، آید چو پیکْ سویی
یعنی که اَلصَّلا زَن، امروز دوستان را
در سِرِّ خود رَوان شُد بُستان و با تو گوید
در سِرِّ خود رَوان شو، تا جان رَسَد رَوان را
تا غُنچه بَرگُشایَد، با سَروْ سِرِّ سوسن
لاله بِشارت آرَد، مَر بید و اَرغَوان را
تا سِرِّ هر نِهالی، از قَعْر بر سَر آیَد
مِعْراجیان نهاده، در باغْ نردبان را
مُرغان و عَنْدلیبان، بر شاخها نِشَسته
چون بر خَزینه باشد اِدْرارْ پاسبان را
این بَرگْ چون زبانها، وین میوهها چو دلها
دلها چو رو نِمایَد، قیمت دَهَد زَبان را
در رَقص اَنْدَرآوَر، جانهایِ صوفیان را
خورشید و ماه و اَخْتَر، رَقصان به گِردِ چَنْبَر
ما در میانِ رَقصیم، رَقصان کُن آن میان را
لُطفِ تو مُطربانه، از کمترین تَرانه
در چَرخ اَنْدَرآرَد، صوفیِّ آسْمان را
بادِ بهار پویان، آید تَرانه گویان
خندان کُند جهان را، خیزان کُند خَزان را
بَس مارْ یار گردد، گُلْ جُفتِ خار گردد
وَقتِ نِثار گردد، مَر شاهِ بوستان را
هر دَم زِ باغ بویی، آید چو پیکْ سویی
یعنی که اَلصَّلا زَن، امروز دوستان را
در سِرِّ خود رَوان شُد بُستان و با تو گوید
در سِرِّ خود رَوان شو، تا جان رَسَد رَوان را
تا غُنچه بَرگُشایَد، با سَروْ سِرِّ سوسن
لاله بِشارت آرَد، مَر بید و اَرغَوان را
تا سِرِّ هر نِهالی، از قَعْر بر سَر آیَد
مِعْراجیان نهاده، در باغْ نردبان را
مُرغان و عَنْدلیبان، بر شاخها نِشَسته
چون بر خَزینه باشد اِدْرارْ پاسبان را
این بَرگْ چون زبانها، وین میوهها چو دلها
دلها چو رو نِمایَد، قیمت دَهَد زَبان را
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.