هوش مصنوعی: این متن شعری است که از زبان یک عاشق بیان می‌شود و به موضوعاتی مانند عشق، جدایی، درد و رنج عشق، و مفاهیم فلسفی مانند جمع و تفریق، ثبت و محو، و جبر و اختیار می‌پردازد. شاعر از استعاره‌های پیچیده و عمیق برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند و به مفاهیمی مانند مهندسی دل، ضرب و تقسیم عشق، و مقابله‌ی اضداد اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم فلسفی و عرفانی پیچیده‌ای است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های عمیق و زبان شعری کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۶

رَوَم به حُجره‌ی خَیّاطِ عاشقان فردا
مَنِ دِرازقَبا با هزار گَز سودا

بِبُرَّدَت زِ یَزید و بِدوزَدَت بر زَید
بدین یکی کُندَت جُفت و زان دِگَر عَذْرا

بدان یکیت بِدوزَد که دل نَهی همه عُمر
زِهی بَریشَم و بَخیه، زهِی یَدِ بَیضا

چو دلْ تَمام نَهادی زِ هَجْر بِشْکافَد
به زَخمِ نادره مِقْراضِ اِهْبِطُوا مِنْها

زِ جمع کردن و تَفریقِ او شُدم حیران
به ثَبت و مَحو چو تَلْوینِ خاطِرِ شَیدا

دِل است تَختهٔ پُرخاک، او مُهَندسِ دل
زِهی رُسوم و رُقوم و حَقایق و اَسْما

تو را چو در دِگَری ضَرب کرد هَمچو عَدَد
زِ ضَربِ خود چه نتیجه هَمی‌کُند پیدا

چو ضَرب دیدی اکنون بیا و قِسْمَت بین
که قَطره‌یی را چون بَخش کرد در دریا

به جَبْر جُملههٔ اَضْداد را مُقابله کرد
خَمُش که فکر دَراِشْکَست زین عَجایب‌ها
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.