هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و مستی و لذت‌های زندگی سخن می‌گوید. او از جام شراب و لحظات شاد و بی‌خبری از غم‌ها صحبت می‌کند و مخاطب را به نوشیدن و لذت بردن از زندگی دعوت می‌کند. همچنین، به نقد زاهدان و ریاکاری‌های آنان می‌پردازد و بر اهمیت درک معانی عمیق زندگی تأکید می‌کند.
رده سنی: 18+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، اشاره به شراب و مستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۴

زِ جامِ ساقیِ باقی چو خورده‌یی تو دِلا؟
که لحظه لحظه بَراری زِ عَرْبَده عَلَلا

مَگَر زِ زُهره شنیدی دِلا به وَقتِ صَبوح
که بَزْمِ خاص نَهادم صَلایِ عیشْ صَلا

بَلا دُر است، بَلایَش بِنوش و دُر می‌بار
چه می‌گُریزی آخِر، گُریزِ توست بَلا

پیاله بر کَفْ زاهِد زِ خَلْق باکَش نیست
میانِ خَلْق نِشسته‌ست در خَلاست خَلا

زِهی پیاله که در چَشمِ سَر هَمی‌نایَد
زِ دستِ ساقیِ مَعنی، تو هم بِنوش هَلا
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.