هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و جفا، خطا و لطف، و تأثیرات شراب و ساقی سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که همه چیز از جمله جفا و خطا، در نهایت به لطف و صواب تبدیل می‌شود و همه این‌ها به عشق و حقیقت الهی مرتبط است.
رده سنی: 18+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و ساقی ممکن است برای سنین پایین‌تر مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۳۷

بِبَستی چَشمْ یعنی وَقتِ خواب است
نه خواب است آن، حَریفان را جواب است

تو می‌دانی که ما چندان نَپاییم
وَلیکِن چَشمِ مَستَت را شِتاب است

جَفا می‌کُن، جَفایَت جُمله لُطف است
خَطا می‌کُن، خَطایِ تو صَواب است

تو چَشمِ آتشین در خواب می‌کُن
که ما را چَشم و دلْ باریْ کَباب است

بَسی سَرها رُبوده چَشمِ ساقی
به شمشیری که آن یک قطره آبست

یکی گوید که این از عشقِ ساقی است
یکی گوید که این فِعْلِ شراب است

میْ و ساقی چه باشد؟ نیست جُز حَق
خدا داند که این عشق از چه باب است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.