هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق و فداکاری در راه آن سخن می‌گوید. شاعر از شنیدن صدای طبل جنگ و آمادگی برای نبرد در راه عشق و یار سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که اندیشه و تردید در این راه جایی ندارد. همچنین، از حسین کربلایی یاد می‌کند و به او توصیه می‌کند که آب را رها کند، زیرا امروز شمشیر برنده‌تر است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به جنگ و نبرد و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۳۳۸

سَماع از بَهرِ جانِ بی‌قرار است
سَبُک بَرجِه، چه جایِ اِنْتِظار است؟

مَشین این‌جا تو با اندیشه خویش
اگر مَردی بُرو آن جا که یار است

مگو باشد که او ما را نخواهد
که مَردِ تشنه را با این چه کار است؟

که پروانه نَیَندیشد زِ آتش
که جانِ عشق را اندیشهْ عار است

چو مَردِ جَنگْ بانگِ طَبْل بِشْنید
در آن ساعت، هزار اَنْدَر هزار است

شَنیدی طَبْل، بَرکَش زود شمشیر
که جانِ تو غَلافِ ذوالْفَقار است

بِزَن شمشیر و مُلْکِ عشق بِسْتان
که مُلْکِ عشقْ مُلْکِ پایدار است

حسینِ کَربلایی، آب بُگْذار
که آبْ امروز تیغِ آبْدار است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.