۳۶۶ بار خوانده شده
دِگَربار این دِلَم آتش گرفتست
رَها کُن تا بگیرد، خوش گرفتست
بِسوز ای دل دَر این بَرق و مَزَن دَم
که عَقلَم ابرِ سوداوَش گرفتست
دِگَربار این دِلَم خوابی بِدیدست
که خونِ دل همه مَفْرَش گرفتست
چو سایه، کُل فَنا گردم اَزیرا
جهانْ خورشیدِ لشکرکَش گرفتست
دِلَم هر شَب به دُزدیّ و خیانَت
زِ لَعْلِ یارِ سُلطان وَش گرفتست
کجا پنهان شود دُزدیِّ دُزدی
که مالِ خَصْم زیرِ کَش گرفتست
بَسی جان که هَمیپَرَّد زِ قالَب
ولی پایَش حریفِ کَش گرفتست
زِ ذوقِ زَخمِ تیرش این دلِ من
به دندانْ گوشه تَرکَش گرفتست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
رَها کُن تا بگیرد، خوش گرفتست
بِسوز ای دل دَر این بَرق و مَزَن دَم
که عَقلَم ابرِ سوداوَش گرفتست
دِگَربار این دِلَم خوابی بِدیدست
که خونِ دل همه مَفْرَش گرفتست
چو سایه، کُل فَنا گردم اَزیرا
جهانْ خورشیدِ لشکرکَش گرفتست
دِلَم هر شَب به دُزدیّ و خیانَت
زِ لَعْلِ یارِ سُلطان وَش گرفتست
کجا پنهان شود دُزدیِّ دُزدی
که مالِ خَصْم زیرِ کَش گرفتست
بَسی جان که هَمیپَرَّد زِ قالَب
ولی پایَش حریفِ کَش گرفتست
زِ ذوقِ زَخمِ تیرش این دلِ من
به دندانْ گوشه تَرکَش گرفتست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.