۳۴۰ بار خوانده شده
چو آن کانِ کَرَم ما را شکار است
به هَر دَم هدیه ما را دَه هزار است
که ما را نَردبانْ زَرّین و سیمین
نَهَد چون قَصدِ ما بر بامِ یار است
بَلا دُرّیست در عالَمْ نَهانی
که بر ما گنج و بر بیگانهْ مار است
به پیشِ ما خَزینهیْ سیم مَشْمُر
که ما را زَرّ و سیمِ بیشمار است
زِ پروانه اگر این اِفْتِرا بود
دوصد چندین زِ دَستِ شهریار است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
به هَر دَم هدیه ما را دَه هزار است
که ما را نَردبانْ زَرّین و سیمین
نَهَد چون قَصدِ ما بر بامِ یار است
بَلا دُرّیست در عالَمْ نَهانی
که بر ما گنج و بر بیگانهْ مار است
به پیشِ ما خَزینهیْ سیم مَشْمُر
که ما را زَرّ و سیمِ بیشمار است
زِ پروانه اگر این اِفْتِرا بود
دوصد چندین زِ دَستِ شهریار است
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.