هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از حالتی از مستی و بیخبری از دنیا سخن میگوید که در آن اشارات و عبارات قابل تشخیص نیستند. او از وقف شدن پدرش بر خمر و مادرش بر خرابات یاد میکند و بیان میکند که خداوند دو گوشش را بسته تا از حال دی و فردا و خرافات رها شود. شاعر اشاره میکند که در کوی اهل تمییز، رسم طاعات و زلات است و در این کو، کدخدا شاهی باقی است که این کو را از آفات پاک کرده است.
رده سنی:
18+
متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند مستی و خرابات ممکن است برای مخاطبان جوانتر مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۳۶۰
اَیا ساقی توی قاضیِّ حاجات
شرابی دِهْ که آرَد در مُراعات
چُنان گشتم زِ مَستیّ و خَرابی
که نَشْناسَم اشارات از عِبارات
پدر بر خُمِّ خَمْرَم وَقْف کردهست
سَبیلم کرد مادر بر خَرابات
دو گوشم بَست یزدان تا رَهیدَم
زِ حالِ دیّ و فردا و خُرافات
دگرگون است کویِ اَهْلِ تَمْییز
که آن جا رَسْم، طاعات است و زَلّات
دَرین کو کَدخُدا شاهیست باقی
فرو روبیده این کو را زِ آفات
شرابی دِهْ که آرَد در مُراعات
چُنان گشتم زِ مَستیّ و خَرابی
که نَشْناسَم اشارات از عِبارات
پدر بر خُمِّ خَمْرَم وَقْف کردهست
سَبیلم کرد مادر بر خَرابات
دو گوشم بَست یزدان تا رَهیدَم
زِ حالِ دیّ و فردا و خُرافات
دگرگون است کویِ اَهْلِ تَمْییز
که آن جا رَسْم، طاعات است و زَلّات
دَرین کو کَدخُدا شاهیست باقی
فرو روبیده این کو را زِ آفات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.