هوش مصنوعی:
این متن به انتقاد از شخصیتی منافق و بدذات میپردازد که با ظاهری فریبنده، باطنی سیاه و زشت دارد. شاعر از این شخصیت به عنوان ماری یاد میکند که حتی سنگ از او دریغ میشود و به او هشدار میدهد که هیچکس جز سنگ سرش را نمیکوبد. همچنین، شاعر به مقایسهای بین هوای پاک شمس تبریزی و شخصیت ناپاک این فرد میپردازد.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم انتقادی و اخلاقی پیچیدهای است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و تجربه کافی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات عمیق در متن، ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۳۶۱
اگر حَوّا بِدانستی زِ رَنگَت
سِتَروَن ساختی خود را زِ نَنگَت
سیاهی جانْت اَرْ مَحسوس گشتی
همه عالَم شُدی زَنگی زِ زَنگَت
تو آن ماری که سنگ از تو دَریغ است
سَرَت را کَس نکوبَد جُز به سَنگَت
اگر دریا دَراُفتی ای مُنافق
زِ زشتی کِی خورَد مار و نَهنگَت؟
مرا گویی که از مَعنی نَظَر کُن
رَها کُن صورتِ نَقْش و پَلَنگَت
چه گویم با تو ای نَقْشِ مُزوَّر
چه معنی گُنجَد اَنْدَر جانِ تَنگَت؟
هوایِ شَمسِ تبریزی چو قُدس است
تو آن خوکی که نَپْذیرد فَرنگَت
سِتَروَن ساختی خود را زِ نَنگَت
سیاهی جانْت اَرْ مَحسوس گشتی
همه عالَم شُدی زَنگی زِ زَنگَت
تو آن ماری که سنگ از تو دَریغ است
سَرَت را کَس نکوبَد جُز به سَنگَت
اگر دریا دَراُفتی ای مُنافق
زِ زشتی کِی خورَد مار و نَهنگَت؟
مرا گویی که از مَعنی نَظَر کُن
رَها کُن صورتِ نَقْش و پَلَنگَت
چه گویم با تو ای نَقْشِ مُزوَّر
چه معنی گُنجَد اَنْدَر جانِ تَنگَت؟
هوایِ شَمسِ تبریزی چو قُدس است
تو آن خوکی که نَپْذیرد فَرنگَت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.