هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق الهی و تأثیر آن بر روح و جان سخن میگوید. او از عشق به عنوان عاملی برای نجات و پاکسازی از گناهان یاد میکند و به زیباییهای وجودی و صفات الهی اشاره مینماید. شاعر همچنین به نقش عشق در شکستن محدودیتها و رسیدن به بیجهتی (فراتر از مادیات) اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند بیجهتی و عشق الهی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۳۶۸
گویم سُخَنِ شِکَرنَباتَت
یا قِصّه چَشمه حَیاتَت؟
رُخ بر رُخِ من نَهی بگویم
کَزْ بَهرِ چه شاه کرد ماتَت
در خَرمَنَت آتشی دَراَنْداخت
کَزْ خَرمَنِ خود دَهَد زَکاتَت
سَرسبز کُند چو تَرّه زارت
تا بازخَرَد زِ تُرَّهاتَت
در آتشِ عشقْ چون خَلیلی
خوش باش که میدَهَد نَجاتَت
عَقلَت شبِ قَدْر دید و صد عید
کَزْ عشق دَریده شُد بَراتَت
سوگند به سایه لَطیفَت
سوگند نمیخورم به ذاتَت
در ذاتِ تو کِی رَسَند جانها؟
چون غَرقه شُدند در صِفاتَت
چون جویْ رَوان و ساجِدَت کرد
تا پاک کُند زِ سَیِّااتَت
از هر جِهَتی تو را بَلا داد
تا بازکَشَد به بیجِهاتَت
گفتی که خَمُش کُنم، نکردی
میخندد عشقْ بر ثَباتَت
یا قِصّه چَشمه حَیاتَت؟
رُخ بر رُخِ من نَهی بگویم
کَزْ بَهرِ چه شاه کرد ماتَت
در خَرمَنَت آتشی دَراَنْداخت
کَزْ خَرمَنِ خود دَهَد زَکاتَت
سَرسبز کُند چو تَرّه زارت
تا بازخَرَد زِ تُرَّهاتَت
در آتشِ عشقْ چون خَلیلی
خوش باش که میدَهَد نَجاتَت
عَقلَت شبِ قَدْر دید و صد عید
کَزْ عشق دَریده شُد بَراتَت
سوگند به سایه لَطیفَت
سوگند نمیخورم به ذاتَت
در ذاتِ تو کِی رَسَند جانها؟
چون غَرقه شُدند در صِفاتَت
چون جویْ رَوان و ساجِدَت کرد
تا پاک کُند زِ سَیِّااتَت
از هر جِهَتی تو را بَلا داد
تا بازکَشَد به بیجِهاتَت
گفتی که خَمُش کُنم، نکردی
میخندد عشقْ بر ثَباتَت
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
۱۴۶۰
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.