۴۳۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۷۰

آمد رَمَضان و عید با ماست
قُفْل آمد و آن کلید با ماست

بَربَست دَهان و دیده بُگْشاد
وان نور که دیده دید با ماست

آمد رَمَضان به خِدمَتِ دل
وان کش که دل آفرید با ماست

در روزه اگر پَدید شُد رنج
گنجِ دلِ ناپدید با ماست

کردیم زِ روزه جان و دل پاک
هر چند تَنِ پَلید با ماست

روزه به زبانِ حال گوید
کم شو که همه مَزید با ماست

چون هست صَلاحِ دین دَر این جمع
مَنصور و اَبایَزید با ماست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.