۳۳۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۷۴

پُرسید کَسی که ره کدامست؟
گفتم کاین راهْ تَرکِ کامست

ای عاشقِ شاه، دان که راهَت
در جُسْتِ رِضایِ آن هُمامست

چون کام و مُرادِ دوست جویی
پس جُستِ مُرادْ خود حَرامست

شُد جُمله روحْ عشقِ مَحبوب
کاین عشق صَوامِعِ کِرامست

کَم از سَرِ کوه نیست عشقش
ما را سَرِ کوهِ این تمامست

غاری که دَر اوست یار، عشقست
جان را زِ جَمالِ او نِظامست

هر چِتْ که صَفا دَهَد صَوابست
تعیین بِنمی کُنم کُدامست

خامُش کُن و پیرِ عشق را باش
کَاندَر دو جهانْ تو را اِمامست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.