هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، از زبان عاشقی بیان می‌شود که از عشق و جذبه معشوق خود سخن می‌گوید. او معشوق را به عنوان موجودی توصیف می‌کند که با نگاه و رفتارش، عاشقان را به کام مرگ می‌کشاند و در عین حال، عشق به او باعث زنده‌شدن مردگان می‌شود. شعر به زیبایی و قدرت عشق و تأثیر آن بر زندگی انسان‌ها اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'کشتن عاشقان' و 'مرگ' ممکن است نیاز به تفسیر و درک بالاتری داشته باشند که برای سنین پایین مناسب نیست.

غزل شمارهٔ ۳۷۹

ای کرده میانِ سینه غارت
ای جان و هزار جانْ شِکارت

جُز کُشتنِ عاشقانْ چه شُغلَت؟
جُز کُشتنِ خَلْق چیست کارت؟

می‌کُش که دُرُست باد دَستَت
ای جانِ جهانیانْ نِثارت

بس کُشته زنده را که دیدم
از غَمْزه چَشمِ پُرخُمارت

بس ساکِنِ بی‌قَرار دیدم
در آتشِ عشقْ بی‌قَرارت

یک مُرده به خاک دَرنَمانَد
گَرْ رَنْجِه شوی، کُنی زیارت

جان بوسَد خاکِ تو به هر دَم
بَر بویِ کِنارِ بی‌کِنارت
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.