هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از مخاطبان میخواهد بیدار و هوشیار باشند و از خواب غفلت دوری کنند. شاعر تأکید میکند که کسانی که در خواب غفلت به سر میبرند، از اصحاب واقعی نیستند و راه درست را گم میکنند. همچنین، شاعر از عشق و جستجوی معنوی سخن میگوید و از مخاطب میخواهد که دل را از تعلقات دنیوی رها کند و به سوی عشق حقیقی حرکت کند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۳۹۳
جمع باشید ای حَریفان زان که وَقتِ خواب نیست
هر حَریفی کو بِخُسبَد وَاللّهْ از اَصْحاب نیست
رویِ بُستان را نَبینَد راهِ بُستان گُم کُند
هر کِه او گَردان و نالانْ شیوهٔ دولاب نیست
ای بِجُسته کامِ دل اَنْدَر جهانِ آب و گِل
میدَوانی سویِ آن جو کَنْدَران جو آب نیست
ز آسْمانِ دل بَرآ ماها و شب را روز کُن
تا نگوید شب رُوی کِامْشب شَبِ مهتاب نیست
بی خَبَر بادا دِلِ من از مکان و کانِ او
گَر دِلَم لَرزان زِ عشقشْ چون دلِ سیماب نیست
هر حَریفی کو بِخُسبَد وَاللّهْ از اَصْحاب نیست
رویِ بُستان را نَبینَد راهِ بُستان گُم کُند
هر کِه او گَردان و نالانْ شیوهٔ دولاب نیست
ای بِجُسته کامِ دل اَنْدَر جهانِ آب و گِل
میدَوانی سویِ آن جو کَنْدَران جو آب نیست
ز آسْمانِ دل بَرآ ماها و شب را روز کُن
تا نگوید شب رُوی کِامْشب شَبِ مهتاب نیست
بی خَبَر بادا دِلِ من از مکان و کانِ او
گَر دِلَم لَرزان زِ عشقشْ چون دلِ سیماب نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.