هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که از مفاهیم عشق الهی، مستی معنوی، و تجلی جمال حق سخن می‌گوید. شاعر از حالات عارفانه و مستی ناشی از عشق به خداوند و پیامبر اسلام (ص) صحبت می‌کند و از مفاهیمی مانند بهشت عشق، شفاعت، و تجلی حق در عالم استفاده می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به شخصیت‌های مذهبی مانند موسی و یوسف و پیامبر اسلام (ص) دارد.
رده سنی: 18+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی فارسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مستی معنوی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۹۸

از سَقاهُمْ رَبُّهُمْ بین جُملهٔ اَبرارْ مَست
وَزْ جَمالِ لایَزالی هفت و پنج و چارْ مَست

این قیامَت بین که گویی آشکارا شُد زِ غَیب
خُمّ و کوزهْ حوضِ کوثَر از میِ جَبّارْ مست

تَنْ چو سایه بر زمین و جانِ پاکِ عاشقان
در بهشتِ عشقْ تَجْری تَحْتَهَا الْاَنْهارْ مست

چون فُزون گردد تَجَلّی از جَمالِ حَقْ بِبین
ذَرّه ذَرّه هر دو عالَم گشته موسی وارْ مَست

از تَقاضاهایِ مَستانْ وَزْ جوابِ لَنْ تَران
در شَفاعَت مو به مویِ احمدِ مُخْتارْ مَست

او سَر است و ما چو دَسْتار اَنْدَرو پیچیده‌ایم
از شرابِ آن سَری گردد سَر و دَسْتارْ مَست

یوسُفِ مصری فروکُن سَر به مصر اَنْدَرنِگَر
شهرْ پُرآشوب بین و جُملهٔ بازارْ مَست

گَر بگویم ای برادر خیره مانی زین عَجَب
عَرْش و کُرسی آسْمان‌ها این همه کِردارْ مَست

شَمسِ تَبریزی بَرآمَد در دِلَم بَزمی نَهاد
از شرابِ عشق گشته‌ست این دَر و دیوارْ مَست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.