هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر به عشق و وابستگی خود به معشوق اشاره میکند و بیان میکند که هیچ چیز به جز معشوق برای او اهمیت ندارد. شاعر همچنین به ناتوانی خود در برابر عشق و ترس از هرگونه تغییر در رابطه اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایینتر چالشبرانگیز باشد.
غزل شمارهٔ ۴۰۳
گَر تو پِنْداری به حُسنِ تو نگاری هست، نیست
وَرْ تو پِنْداری مرا بیتو قَراری هست، نیست
وَرْ تو گویی چرخ میگردد به کارِ نیک و بَد
چَرخ را جُز خِدمَتِ خاکِ تو کاری هست؟ نیست
سالها شُد که بیرونِ دَرَت چون حَلْقهایم
بر دَرِ تو حَلقه بودن هیچ عاری هست؟ نیست
بر دَرِ اندیشه تَرسان گشتهایم از هر خیال
خواجه را این جا خیالی هست؟ آری، هست؟ نیست
ای دلِ جاسوسِ من، در پیشِ کیکاووسِ من
جُز صَلاحُ الدّین زِ دلها هوشیاری هست؟ نیست
وَرْ تو پِنْداری مرا بیتو قَراری هست، نیست
وَرْ تو گویی چرخ میگردد به کارِ نیک و بَد
چَرخ را جُز خِدمَتِ خاکِ تو کاری هست؟ نیست
سالها شُد که بیرونِ دَرَت چون حَلْقهایم
بر دَرِ تو حَلقه بودن هیچ عاری هست؟ نیست
بر دَرِ اندیشه تَرسان گشتهایم از هر خیال
خواجه را این جا خیالی هست؟ آری، هست؟ نیست
ای دلِ جاسوسِ من، در پیشِ کیکاووسِ من
جُز صَلاحُ الدّین زِ دلها هوشیاری هست؟ نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.