هوش مصنوعی: این متن شعری است که با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی را بیان می‌کند. شاعر از تشنگی، گنج، سحر، نور، عشق و تحولات درونی سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند تغییر، پنهان‌کاری، و تحولات روحی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شعری قدیمی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۱۵

تشنه‌یی بر لبِ جو بینْ که چه در خواب شُده‌ست
بر سَرِ گنجْ گدا بین که چه پُرتاب شُده‌ست

ای بَسا خُشک لَبا کَزْ گِرِهِ سِحْرِ کسی
در اَرَس بی‌خَبَر از آبْ چو دولاب شُده‌ست

چَشمْ بَند اَرْ نَبُدی کِه گِروِ شمع شُدی؟
کآفتابِ سَحَری ناسِخِ مهتاب شُده‌ست

تَرسَد اَرْ شمع نباشد بِنَبینَد مَهْ را
دلِ آن گول ازین ترسْ چو سیماب شُده‌ست

چون سُلَیمانِ نَهان است که دیوانْش دل است
جانِ مَحجوب از او مَفْخَرِ حُجّاب شُده‌ست

ای بَسا سَنگ دِلا که حَجَرَش لَعْل شُده ست
ای بَسا غوره دَرین مِعْصَره دوشاب شُده‌ست

این چه مَشّاطه و گُلْگونهٔ غَیب است کَزو
زَعفَرانی رُخِ عُشّاق چو عُنّاب شُده‌ست

چند عُثمانِ پُر از شَرم که از مَستیِ او
چون عَمَر شَرمْ شِکَن گشته و خَطّاب شُده‌ست

طُرفه قَفّال کَزْ اَنْفاس کُند قُفل و کلید
من دُکان بَستم کو فاتحِ اَبْواب شُده‌ست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.