هوش مصنوعی: این متن عرفانی بیانگر وحدت وجود و یگانگی همه چیز در جهان است. شاعر تأکید می‌کند که جوینده حقیقت جز خدا نیست و تفاوت‌های ظاهری مانند کفر و دین در حقیقت بی‌معنا هستند. او از دوری از خود و حقیقت دوری می‌کند و بر این باور است که همه چیز، چه خوب و چه بد، جزئی از حقیقت واحد هستند. شاعر همچنین به اهمیت رهایی از تعلقات و درک عمیق‌تر از وجود اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. این مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۴۲۵

عاشقان را جُست و جو از خویش نیست
در جهانْ جوینده جُز او بیش نیست

این جهان و آن جهانْ یک گوهر است
در حقیقتْ کُفر و دین و کیش نیست

ای دَمَت عیسی دم از دوری مَزَن
من غُلامِ آن کِه دوراَنْدیش نیست

گَر بگویی پس رَوَم نی پس مَرو
وَرْ بگویی پیش نی رَه پیش نیست

دست بُگْشا دامَنِ خود را بگیر
مَرهَمِ این ریشْ جُز این ریش نیست

جُزوِ درویشند جُمله نیک و بَد
هر کِه نَبْوَد او چُنین درویش نیست

هر کِه از جا رفت جایِ او دل ست
همچو دلْ اَنْدَر جهانْ جاییش نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.