هوش مصنوعی: این متن شعری است که با استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات زیبا، به توصیف ظرافت و نازکی احساسات و عواطف انسانی می‌پردازد. شاعر از گل به عنوان نمادی از زیبایی و ظرافت استفاده می‌کند و هشدار می‌دهد که نباید با احساسات ظریف و شکننده بازی کرد. همچنین، به اهمیت زمان و لحظات خاص در زندگی اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که اسرار زندگی بسیار ظریف و حساس هستند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، مفاهیم عرفانی و فلسفی موجود در متن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۴۴۷

ای گُل تو را اگر چه رُخْسارْ نازُک است
رُخ بر رُخَش مَدار که آن یارْ نازُک است

در دل مَدار نیز که رُخ بر رُخَش نَهی
کو سِرِّ دل بِدانَد و دِلْدارْ نازُک است

چون آرزو زِ حَد شُد دُزدیده سَجده کُن
بسیار هم مَکوش که بسیارْ نازُک است

گَر بی‌خودی زِ خویشْ همه وَقتْ وَقتِ توست
گَر نی به وَقت آی که اسرارْ نازُک است

دل را زِ غَم بِروبْ که خانه‌یْ خیالِ اوست
زیرا خیالِ آن بُتِ عَیّارْ نازُک است

روزی بِتافْت سایهٔ گُل بر خیالِ دوست
بر دوستْ کار کرد که این کارْ نازُک است

اَنْدَر خیالِ مَفْخَرِ تبریز شَمسِ دین
مَنْگَر تو خوار کانْ شَهِ خونْ خوارْ نازُک است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.