هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از دیدار با معشوق و ویژگی‌های او سخن می‌گوید. معشوق در این شعر به عنوان موجودی بی‌نظیر و فراتر از تصورات معمولی توصیف می‌شود. شاعر از عشق و جذبه‌های آن صحبت کرده و معشوق را به عنوان مرکز عالم عشق و زیبایی معرفی می‌کند. همچنین، شاعر از نگاه عارفانه به عشق و رابطه‌ی عاشق و معشوق پرداخته و مفاهیمی مانند لطف الهی، عشق حقیقی و فراتر از مادیات را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. بنابراین، این متن برای نوجوانان و بزرگسالانی مناسب است که توانایی درک مفاهیم انتزاعی و عرفانی را دارند.

غزل شمارهٔ ۴۴۸

امروزْ روز نوبَتِ دیدارِ دِلْبَر است
امروزْ روزِ طالِع خورشیدِ اَکْبر است

دی یارْ قَهْرباره و خونْ خواره بود لیک
امروزْ لُطفِ مُطْلَق و بیچاره پَروَر است

از حور و ماه و روح و پَری هیچ دَم مَزَن
کان‌ها به او نَمانَد او چیزِ دیگر است

هر کَس که دید چهرهٔ او نَشُد خراب
او آدمی نباشد او سَنگِ مَرمَر است

هر مومنی که زاتشِ او باخَبَر بُوَد
در چَشمِ صادقانِ رَهِ عشقْ کافر است

ای آن کِه باده‌هایِ لَبَش را تو مُنْکِری
در چَشمِ من نِگَر که پُر از میْ چو ساغَر است

زد حَلْقه روحِ قُدس مَهِ من بِگفت کیست؟
آواز داد او که کَمین بَنده بر دَر است

گفتا که با تو کیست؟ بِگفت او که عشقِ تو
گفتا کجاست عشق؟ بِگفت اَنْدَر این بَر است

ای سیم‌بَر به من نَظَری کُن زکاتِ حُسن
کاین چَشمِ من پُر از دُر و رُخْسار از زَر است

گفت از شِکافِ دَر تو به من دَرنِگَر از آنکْ
دستیم بر دَرِ تو و دستیم بر سَر است

گفتا که ذَرّه ذَرّه جهان عاشقِ مَنَند
رو رو که این مَتاعْ بَرِ ما مُحَقَّر است

پیش آ تو شَمسِ مَفْخَرِ تبریز شاهِ عشق
کین قِصّهٔ پُرآتش از حَرفْ بَرتَر است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.