هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق حقیقی و رهایی از تعلقات دنیوی می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند که عشق واقعی مستلزم ترک اختیار و تسلیم کامل است. او عشق را بالاتر از هر چیز دیگر می‌داند و معتقد است که عاشق واقعی باید تمام وجود خود را نثار معشوق کند. همچنین، شاعر به سادگی و پاکی دل اشاره می‌کند و از خواننده می‌خواهد که از تعلقات و نقش‌های دنیوی رها شود و به سادگی و صداقت روی آورد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ترک اختیار و تسلیم کامل ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۴۵۵

آن روح را که عشقِ حقیقی شِعار نیست
نابوده بِهْ که بودنِ او غیرِ عار نیست

در عشقْ باش مَست که عشق است هرچه هست
بی کار و بارِ عشقْ بَرِ دوست بار نیست

گویند عشق چیست؟ بگو تَرکِ اختیار
هر کو زِ اختیار نَرَست اختیار نیست

عاشق شَهَنْشَهی‌ست دو عالَم بَرو نِثار
هیچ اِلْتِفاتِ شاه به سویِ نِثار نیست

عشق است و عاشق است که باقی‌ست تا اَبَد
دل بر جُزین مَنِه که به جُز مُسْتَعار نیست

تا کِی کِنار گیری معشوقِ مُرده را؟
جان را کِنار گیر که او را کِنار نیست

آن کَزْ بهار زاد بِمیرَد گَهِ خَزان
گُلْزارِ عشق را مَدَد از نوبَهار نیست

آن گُل که از بهار بُوَد خارْیارِ اوست
وانْ مِیْ که از عَصیر بُوَد بی‌خُمار نیست

نَظّاره گو مَباش دَرین راه و مُنْتَظِر
وَاللهْ که هیچ مرگ بَتَر زِ انْتِظار نیست

بر نَقدِ قَلْب زنْ تو اگر قَلْب نیستی
این نُکته گوش کُن اَگَرَت گوشوار نیست

بر اسپِ تَن مَلَرز سَبُک تر پیاده شو
پَرَّش دَهَد خدایْ که بر تَن سوار نیست

اندیشه را رَها کُن و دلْ ساده شو تمام
چون رویِ آیِنِه که به نَقْش و نِگار نیست

چون ساده شُد زِ نَقْش همه نَقْش‌ها دَروست
آن ساده رو زِ رویِ کسی شَرمسار نیست

از عیبْ ساده خواهی خود را؟ دَرو نِگَر
کو را زِ راست گویی شَرم و حَذار نیست

چون رویِ آهنینْ زِ صَفا این هُنر بیافت
تا رویِ دل چه یابد کو را غُبار نیست

گویم چه یابَد او؟ نه نگویم خَمُش بِهْ است
تا دِلْسِتان نگوید کو رازدار نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.