هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و دلدادگی سخن می‌گوید. او از حالات مختلف عشق، از شادی تا آتشین شدن، و از وفاداری و جستجوی معشوق صحبت می‌کند. شاعر همچنین از طبیعت و زیبایی‌های آن برای توصیف عشق استفاده می‌کند و در نهایت به عشق الهی و عرفانی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا بتواند به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۴۶۶

باز دَرآمَد به بَزم مَجْلِسیان دوستْ دوست
گرچه غَلَط می‌دَهَد نیست غَلَط اوستْ اوست

گاهْ خوشِ خوش شود گَهْ همه آتش شود
تَعبیه‌هایِ عَجَبْ یارِ مرا خوستْ خوست

نَقْشِ وَفا وِیْ کُند پُشت به ما کِی کُند؟
پُشت ندارد چو شمع او هَمِگی روستْ روست

پوست رَها کُن چو مار سَر تو بَرآوَر زِ یار
مَغز نداری مگر؟ تا کِی ازین پوستْ پوست؟

هر کِه به جِدِّ تمام در هَوَسِ ماست ماست
هر کِه چو سیلِ رَوان در طَلَب جوستْ جوست

از هَوَسِ عشقِ او باغ پُر از بُلبُل است
وَزْ گُلِ رُخسارِ او مَغز پُر از بوستْ بوست

مَفْخَرِ تبریزیانْ شَمسِ حَقْ آگَه بُوَد
کَزْ غَمِ عشق این تَنَم بر مَثَلِ موستْ موست
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.