۴۲۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۶۷

آن که چُنان می‌رَوَد ای عَجَبْ او جانِ کیست؟
سَخت رَوان می‌رَوَد سَروِ خُرامانِ کیست؟

حَلقهٔ آن جَعْدِ او سِلْسِلهٔ پایِ کیست؟
زُلْفِ چَلیپاوَشَش آفَتِ ایمانِ کیست؟

در دلِ ما صورتی‌ست ای عَجَب آن نَقْشِ کیست؟
وین همه بوهایِ خوش از سویِ بُستانِ کیست؟

دیدم آن شاه را آن شَهِ آگاه را
گفتم این شاهِ کیست؟ خُسرو و سُلطانِ کیست؟

چون سُخَنِ من شنید گفت به خاصانِ خویش
کین همه دود از کجاست؟ حالِ پَریشانِ کیست؟

عقلْ روانْ سو به سو روحْ دَوانْ کو به کو
دلْ همه در جُست و جو یا رَبْ جویانِ کیست؟

دل چه نَهی بر جهان؟ باش دَرو میهمان
بَندهٔ آن شو که او دانَد مهمانِ کیست؟

در دلِ من دار و گیر هست دو صد شاه و میر
این دلِ پُرغُلْغُله مَجْلِس و ایوانِ کیست؟

عَرصهٔ دلْ بی‌کَران گُم شُده در وِیْ جهان
ای دلِ دریاصِفَت سینه بیابانِ کیست؟

غَم چه کُند با کسی دانَد غَم از کجاست؟
شادِ اَبَد گشت آنْک دانَد شادانِ کیست؟

ای زده لافِ کَرَم گفته که من مُحْسِنَم
مرگِ تو گوید تو را کین همه اِحْسانِ کیست؟

آن دَمْ کین دوستان با تو دِگَرگون شوند
پس تو بِدانی که این جُمله طِلِسمْ آنِ کیست؟

نَقْدِ سُخَن را بِمان سِکّهٔ سُلطان بِجو
کِی زَرِ کامل عِیار نَقْدِ تو از کانِ کیست؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.