هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق و جذبه‌های معنوی سخن می‌گوید. او از زیبایی و جلال معشوق و تأثیر عمیق او بر روح و جان سخن می‌راند. شاعر از مفاهیمی مانند ایمان، کفر، عشق، و جذبه‌های روحانی استفاده می‌کند و معشوق را به عنوان منبع الهام و کیمیا توصیف می‌کند که همه چیز را دگرگون می‌سازد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۶۸

با وِیْ از ایمان و کُفر باخَبَری کافِری‌ست
آن کِه ازو آگَهْ است از همه عالَم بَری‌ست

اَه که چه بی‌بَهره‌اند باخَبَرانْ زان که هست
چهرهٔ او آفتاب طُرِّهٔ او عَنْبَری‌ست

آه ازان موسی‌یی کان کِه بِدیدش دَمی
گشته رَمیده زِ خَلْق بر مَثَلِ سامِری‌ست

بر عددِ ریگ هست در هَوَسَش کوهِ طور
بر عَدَدِ اَخْتران ماهِ وِرا مُشتری‌ست

چَشمِ خَلایِق ازو بسته شُد از چَشم بَنْد
زان که مُسلَّم شُده چَشمِ وِرا ساحِری‌ست

اوست یکی کیمیا کَزْ تَبِشِ فِعْلِ او
زَرگَرِ عشقِ وِرا بر رُخِ من زَرگری‌ست

پایْ در آتش بِنِه هَمچو خَلیل ای پسر
کاتَش از لُطفِ او روضهٔ نیلوفری‌ست

چون رُخِ گُلْزارِ او هست چَراگاهِ روح
روحْ ازان لاله زار آه که چون پَروری‌ست

مَفْخَرِ جانْ شَمسِ دین عقل به تبریز یافت
آن گُهَری را که بَحر در نَظَرش سَرسَری‌ست
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.